سایمانسایمان، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

عشق مامان وبابا

دیدن چهره زیبای دلبندم

1393/3/7 14:00
نویسنده : مامان وبابا
85 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دل مامان ...سلام ...عشقم ..داری لحظه به لحظه بزرگتر میشی ...دریای من ...آرامش من....همه چیزم...معنای زندگی مامان و بابا ....عشقم تاریخ 25/1/93 نوبت سونو سلامتت بود من وبابا رفتیم مطب ساعت 10 صبح ...خیلی بزرگ شده بودی...دست و پاهای کوچولوت...چشات وبینی و لبهای خوشگلت مشخص بود .....من و بابا اولین بار بود که هم زمان داشتیم تو رو می دیدم ....خیلی خیلی خوشحال بودیم ....صدای قلب مهربونت رو بابایی ضبط کرد ....خدایا شکرت به خاطر این نعمت بزرگ.......

عزیز دلم .....اون روز نمی دونم چرا خودت رو حسابی جمع کرده بودی ...خانم دکتر (صحراییان)نمی تونست تصویری رو که ازت می خواد بگیره.....چندین بار مامان امتحان کرد تا بالاخره ساعت 8 شب خودت رو باز کردی ....عشقم .......بابایی تا آخرین لحظه پیش مون بود ....مامانی یه کم خسته شده ولی با دیدن هر باز تو تمام خستگی از بین می رفت.....من کمی نگران بودم که عزیز دلم اذیت نشه که خانم دکتراطمینان داد که این طور نیست...............عاشق همیشگی تو مامان الهامبوسمحبتمحبت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)